کاش بودند مردان بی ادعا، نه اینکه نیستند، هستند اما مثل درّ کم یابند.شاید هم آنقدر آلوده گناه شده ایم که دیگر احساسشان نمی کنیم راستی دلت برای شهدا تنگ نشده؟ مردان بی ادعا همچون سردار قهاری!
فرمانده تیپ!!! آری اینجاست که باید گفت: کجایند مردان بی ادعا ؟ هستند، باید چشم خود را باز کنیم تا ببینیم ، من دیده ام.نمونه ی بارز آن سردار شهید قهاری سعید بود:« ورودی نمازخانه ی تیپ 18 الغدیر یزد دارای کفش داری است که دو قسمت می شود.ورودی سمت راست مخصوص پاسداران و سربازان افسر و ورودی سمت چپ مخصوص سربازان عادی.مدتی که من انجا خدمت می کردم یکبار نشد این سرباز بی ادعا، شهید قهاری سعید کفش خود را به قسمت کفش داری پاسداران تحویل دهد، همیشه از کفش داری سربازان عادی و داخل صف، کفش خود را تحویل می داد.چقدر تواضع و خشوع.این بود که آن نشد.خاکی بود و لایق شهادت.وقتی خبر شهادت آن سردار رشید را از تلویزیون شنیدم، ناخودآگاه گفتم: آفرین سردار، آخر به آرزویت رسیدی.
به قول رهبر جهان اسلام، حضرت آیت الله خامنه ای:« مثل شماها واقعا حیف است که بمیرند، باید شهید شوید.»
قلم کوتاه کنم، شاید دلیل اصلی دست به قلم شدنم این بود که با خود گفتم: میثم تو که دیده ای صف مردان خدا را، اگر ننویسی مسئولی.بیایید یک روز هم که شده در زندگی مثل شهدا باشیم.بیایید لایق شهادت شویم.به قول شهید آوینی:
«هنر مردان خدا آن است که بمیرند، قبل از آنکه بمیرانندشان.»
«مهندس میثم همتی»